یه روز صبح زود ساعت پنج وقتی توی خوابگاه برق میره از این اتفّاق ها هم میفته ! :
دستان مرا به این حـوالـــی برســـــــــان تا گونه ی سرخ احتمالی برســـان
بانو! تو که رنگ چشم هایت نیلی است یک نیم نگاهِ خشک و خالی برسان
و امّا روزی که نخل دچار ویروس عشق شود ... ! :
فراز هایی از نامه ی 53 امام علی (ع) در نهج البلاغه
هشدار از ریختن خون ناحق
از اینکه به ناحق خون کسی را بریزی بپرهیز ، زیرا هیچ چیز همچون به ناحق خونی را ریختن ، انتقام خدا را نزدیک نسازد و کیفرش بزرگ نباشد و سبب زوال نعمت و پایان یافتن زمان حکومت نگردد. خداوند سبحان در روز قیامت پیش از هر چیز درباره ی خون های ریخته شده به داوری میان بندگان برخیزد. پس اقتدار خویش را با ریختن خون حرام تقویت مکن، که این کار پایه های حکومتت را ضعیف و سست می سازد، بلکه آن را نابود کند و به دیگری منتقل نماید. نه من در قتل عمد عذری نزد خداوند دارم و نه تو ، چرا که کیفر آن کشتن قاتل است. اگر گرفتار قتل خطا شدی و تازیانه یا شمشیر یا دستت در مجازات کردن کسی افراط کرد -زیرا ممکن است زدن یک مشت قوی و بالاتر سبب قتل شود- مبادا که کبر و نخوت حکومت تو موجب شود که حقّ صاحبان خون را به آنان نپردازی.
یه بار خودمو گذاشتم جای یه آدم نابینا ، می خواستم دیوونه بشم !
.................................................................
به نظر خودم واسه برگشتن به حال و هوای قبل ، بد نبود ...