* گاهی جلبک ها غذای یه عدّه ماهی عاشق نما میشن !
* وقتی توی یه شعر کلمه ی " ماهی " رو می بینم ، فی الفور ذهنم روانه ی این بیت از نی نامه میشه که :
هر که جز ماهی ز آبش سیر شد هر که بی روزی ست ، روزش دیر شد
* شاید هم این یه نوع ِ دیگه از اشعار آبزی باشه : ( با این تفاوت که بر گرفته از صادق نامه اس ! ) :
بازیچه ی بی چون و چرا هستم من ! مظلوم ترین خَلق خدا هستم من !
لابد که برای دل دریایی ِ تو یک جلبک ِ بی ناز و ادا هستم من
امید است که نقد شما مایه ی آسمانی کردن رباعی هایم باشد ! ،،، بالاخره جهش زمین به هوا هم بَدَک نیست !