سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آفتاب شب

* گاهی جلبک ها غذای یه عدّه ماهی عاشق نما میشن !
* وقتی توی یه شعر کلمه ی " ماهی " رو می بینم ، فی الفور ذهنم روانه ی این بیت از نی نامه میشه که :
هر که جز ماهی ز آبش سیر شد             هر که بی روزی ست ، روزش دیر شد
* شاید هم این یه نوع ِ دیگه از اشعار آبزی باشه : ( با این تفاوت که بر گرفته از صادق نامه اس ! ) :
بازیچه ی بی چون و چرا هستم من !        مظلوم ترین خَلق خدا هستم من !
 لابد که برای دل دریایی ِ تو              یک جلبک ِ بی ناز و ادا هستم من 
امید است که نقد شما مایه ی آسمانی کردن رباعی هایم باشد ! ،،، بالاخره جهش زمین به هوا هم بَدَک نیست !



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در جمعه 87/9/8ساعت 5:51 عصر توسط صادق
    نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دوباره، چارانه!
    خاطرات نامبهم
    همین امشب فقط!
    تعادل
    درّه
    [عناوین آرشیوشده]