تذکّر : دوست عزیز این مطلب ادامه ی مطلب قبلیه.
اصلن قبلی رو خوندی ؟!
اگه نخوندی بهتره یه نیگا بهش بندازی !
قسمت دوم
ای بشر غربی!
پنداشته ای که دین آخرالزمان به مثال و مانند دین مسیح غریب، سیبل و هدف تحریف بوده
است و تو به دنبال طرد آنی .تو که فریاد عقلانیّت و تدبیرت گوش فلک را کَر کرده است!
پس کو آن عقلانیّت و تدبیرت در دین آخرالزمانی که ما از آن سراغی می گیریم و نمی یابیم؟!
ای بشر! ای تو که هر چیز جدید و تازه ای را کنجکاوانه توصیف می کنی، پس کو توصیف و تفسیر تو از این دین آخرالزمانی؟!
به دنبال چه می باشی که در دین آخرالزمانی آن را نمی یابی؟
امّا نمی خواهد پاسخم را نجوا کنی که خود به خوبی بر جوابت واقف و آگاهم. تو به دنبال مادّه و مادّیات بی حدّ و حصری حتی اگر به بهای قربانی شدن میلیون ها نفر از جنس خودت باشد!
تو به دنبال شکم و اجزای زیر شکم هستی!
تو برای رسیدن به منتها الیه لذّت این چند روزه ی دنیا به دنبال سلطه بر بشر هم نوع خود هستی. و برای رسیدن به چنین سلطه ای عقل جاهلانه ی خود را به کار می گیری و نتیجه اش میلیون ها تُن بمب متنوع است بر سر برادر و خواهر ازلی و ابدیت ،اگر بفهمی !
ولی این را به خوبی بدان که خاتم الاوصیا و منجی نهایی بشریّت، هنگام ظهور نجات بخش آنچه را مخاطب قرار می دهد عقول بشری است نه شکم و آنچه را هدف پنداشته ای !
او می آید که به تو بگوید این همه أبنائت ( پدرانت )خود را به رنج و زحمت فکنده اند برای تکمیل 2 حرف از علم بوده است و بدان که 25 حرف نهایی آن در نزد من است .
ای بشر !
بدان تا هنگامی که پاسخ صریح و زیبایی برای سوال به کجا رهسپارم؟ مهیّا نکنی همچنان بی راهه خواهی رفت اگرچه بپنداری راه است و هموار. بدان تا هنگامی که عطش فطرتت را در پاسخ به سوال در انتظار چه هستم ؟ سیراب نکنی جاهل و نادانی اگر چه گمان و ظنّت بر این باشد که آگاه و فهیمی .
او آمدنی است
لحظه ها می دانند ...
یک لحظه به عشق مانده ، او می آید
ادامه دارد ....
« حمید روضه سرا »
امیدوارم که اماممون این مطلب رو خونده باشه و از همه ی ماها راضی باشه همون طورکه دیدید که این مبحث ادامه داره ولی این قسمت که بیشتر با غربی ها و غرب زده ها و طرف دارانشون سر و کار داشت تموم شد .تا چند روز آینده ادامه ی مبحث به صورت خیلی تند و صریح به خود بچه مذهبی ها می پردازه که ای داد و بیداد خودتون رو تکونی بدید و زیاد به خودتون ننازید که شما هم خیلی عقبید و ... ! به نظر من اون مطلب خیلی جسورانه تر بیان شده که زحمتش رو عزیز دلم و استاد خوبم آقا حمید روضه سرا کشیده ...
بسم ربِّ المهدی(عج)
سلام دوست عزیز
اومدم که دست بجنبونم و یه مبحث خیلی حساس رو مطرح کنم.امید دارم که از این مقوله
استفاده ی کافی رو ببرید. اگه تا آخرش باهامون هستی ...بسم الله !!!
یکی از مهم ترین هدف هام اینه که شما حتمن عقیدتون رو اعلام کنید تا بتونیم از هم دیگه
یه چیزایی یاد بگیریم.
ای خدا ما را به آن درجه از مهدی باوری برسان که مهدی یاور شویم و از قالب علفهای
هرز و مزاحم به پیچک های زیبا و عاشقی بدل شویم که به پیکره ی وسیع درخت مهدوی
که : «اصلها ثابت و فرعها فی السمّاء» است به پیچش بنشینیم که این است معنای
واقعی « واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا »
نیمه ی شعبان سال 86 هم سپری گشت و نیامدی. بهتر است این گونه قلم زنم که :
نیمه ی شعبان گذشت و ما نیامدیم .
چرا که تو بر بام هستی سکنی گزیده ای تا شاید ما را تکانی و حرکتی به سوی شما باشد
ولی هیهات ...
مولای من!
تو بر ما ببخشا که تو را اینگونه منتظِر نهاده ایم. آخر تو را باید منتظَر بخوانند یعنی کسی
که مردمان به انتظارش نشسته اند و او مردمان را به ناز نیامدنش می نوازد. ولی جهل بشر
قرن 21 او را به جایی کشانده که امام منتظَر را منتظِر نامیده است.
جهل او بر عقل او غلبه یافته و اینگونه پردازش ذهنی را به ثمر نشانده است که آن منجی به
پرده نشسته منتظِر بماند تا او جهالت و حماقت را به سر منزل مقصود که چیزی نیست مگر
گمراهی و ضلالت برساند و بعد اگر فرصتی شد توبه ای !
سپس ظهور را به انتظار نشیند !
همین دلیل و پاسخ در سوال عقولی که از علّت نیامدنت می پرسند کافی است، که:
او برای پیشبرد اهداف و آرمانهایش که فقط و فقط برای بشر مثمر ثمر است
محتاج به چند صد نفر شخصیّت می باشد و نه شخص .
ای بشر تو را چه شده است که در پاسخ به سوال به کجا می روم ؟ در مانده ای.
تا کی تکیه گاهت تفکّر زاید و حاشیه نشینت خواهد بود ؟
« حمید روضه سرا »
دومش هم آمادس ولی به خاطر اینکه طولانی نشه و شما رو زیاد خسته نکنم اون رو
ننوشتم ... تا یکی دو روز دیگه بیاد برا قسمت دومش قسمت دوم بیشتر در مورد علّت غیبت
(که در قسمت اول گفته شد) مانوور میره.
حالا نظر شما در این مورد چیه ؟