سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آفتاب شب

 

بسم ربِّ المهدی(عج)

سلام دوست عزیز

اومدم که دست بجنبونم و یه مبحث خیلی حساس رو مطرح کنم.امید دارم که از این مقوله
استفاده ی کافی رو ببرید.
اگه تا آخرش باهامون هستی ...بسم الله !!!

یکی از مهم ترین هدف هام اینه که شما حتمن عقیدتون رو اعلام کنید تا بتونیم از هم دیگه
یه چیزایی یاد بگیریم.

 قسمت اول                                                                    

  ما علف های هرز عالم هستی مورد ترحّم و رحمت وافره ی ربّ العالمین قرار گرفته ایم که به نازی از نازهای هاشمی مهدوی بسته ایم و وابسته.

ای خدا ما را به آن درجه از مهدی باوری برسان که مهدی یاور شویم و از قالب علفهای
هرز و مزاحم به پیچک های زیبا و عاشقی بدل شویم که به پیکره ی وسیع
درخت مهدوی
که : «اصلها ثابت و فرعها فی السمّاء» است به پیچش بنشینیم 
که این است معنای
واقعی « واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا »

 مولای من! گل زهرا !
نیمه ی شعبان سال 86 هم سپری گشت و نیامدی. بهتر است این گونه قلم زنم که :
نیمه ی شعبان گذشت و ما نیامدیم .
چرا که تو بر بام هستی سکنی گزیده ای تا شاید ما را تکانی و حرکتی به سوی شما باشد
ولی هیهات ...

 مولای من!
تو بر ما ببخشا که تو را اینگونه منتظِر نهاده ایم. آخر تو را باید منتظَر بخوانند یعنی کسی
که مردمان به انتظارش نشسته اند و او
مردمان را به ناز نیامدنش می نوازد. ولی جهل بشر
قرن 21 او را به جایی کشانده که
امام منتظَر را منتظِر نامیده است.
جهل او بر عقل او غلبه یافته و اینگونه پردازش ذهنی را به ثمر نشانده است که آن منجی به
پرده نشسته منتظِر بماند تا او جهالت و حماقت را به سر منزل مقصود که چیزی نیست
مگر
گمراهی و ضلالت برساند و بعد اگر فرصتی شد توبه ای !
سپس ظهور را به انتظار  نشیند !
همین دلیل و پاسخ در سوال عقولی که از علّت نیامدنت می پرسند کافی است، که:
او برای پیشبرد اهداف و آرمانهایش که فقط و فقط برای بشر مثمر ثمر است
 محتاج به چند صد نفر شخصیّت می باشد و نه شخص .
ای بشر تو را چه شده است که در پاسخ به سوال به کجا می روم ؟ در مانده ای.
تا کی تکیه گاهت تفکّر زاید و حاشیه نشینت خواهد بود ؟

                                                                    « حمید روضه سرا »

 قسمت اول که تموم شد امید وارم که بحث رو خوب دنبال کرده باشید راستش قسمت
دومش هم آمادس ولی به خاطر اینکه طولانی نشه و شما
رو زیاد خسته نکنم اون رو
ننوشتم ... تا یکی دو روز دیگه بیاد برا قسمت دومش
قسمت دوم بیشتر در مورد علّت غیبت
(که در قسمت اول گفته شد) مانوور میره.

                               حالا نظر شما در این مورد چیه ؟

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در شنبه 86/7/7ساعت 10:57 عصر توسط صادق
    نظرات دیگران()

    <      1   2      
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دوباره، چارانه!
    خاطرات نامبهم
    همین امشب فقط!
    تعادل
    درّه
    [عناوین آرشیوشده]