سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آفتاب شب


روزی دو سه شاخه گـــل برایم آورد       هــر بار کــنار ِ پُل برایم آورد

او خوب به نقطه ضعف من واقف بود:      یک قلب تُپُل مُپُل برایم آورد
...................................................................
پی نوشت:
حالا اینکه چرا تعدادی از بچه های انجمن اصرار داشتند که بگویند " پُل " مصرع دوم ، همان پُل سفید اهواز است، برای خودش راز و رمزهایی دارد مرموز ! ...
لابد اگر عرصه را بازتر می دیدند به این نکته هم اشاره می کردند که :
... و سال های سال در کنار هم به خوبی و خوشی ... (!)



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در شنبه 88/5/24ساعت 2:57 عصر توسط صادق
    نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دوباره، چارانه!
    خاطرات نامبهم
    همین امشب فقط!
    تعادل
    درّه
    [عناوین آرشیوشده]