سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آفتاب شب
 سخن ِ تازه از نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن ملّی است که هر ساله برپا می شود و هر ساله از آن سخن می رود. بسیار گفته اند و بسیار شنیده اید ؛ پس به تکرار نیازی نیست ؟ چرا، هست. مگر نوروز را خود تکرار نمی کنید ؟ پس سخن از نوروز را خود مکرّر بشنوید. در علم و ادب تکرار ملال آور است و بیهوده ؛ « عقل » تکرار را نمی پسندد امّا « احساس » تکرار را دوست دارد. طبیعت ار از تکرار ساخته اند ، جامعه با تکرار نیرومند می شود ، احساس با تکرار جان می گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن ، طبیعت ، احساس و جامعه هر سه دست اندر کارند. 
نوروز که قرن های دراز است بر همه ی جشن های جهان فخر می فروشد ، از آن رو « هست » که یک قرارداد مصنوعی اجتماعی یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست ؛ جشن جهان است و روز شادمانی زمین،آسمان و آفتاب و جوش ِ شکفتن ها و شور ِ زادن ها و سرشار از هیجان ِهر «آغاز» .
نوروز تجدید خاطره ی بزرگی است ؛ خاطره ی خویشاوندی انسان با طبیعت. هر سال ، این فرزند فراموشکار که ، سرگرم کارهای مصنوعی و ساخته های پیچیده ی خود ، مادر خویش را از یاد می برد ، با یادآوری های وسوسه آمیز نوروز ، به دامن وی باز می گردد و با او ، این بازگشت و تجدید دیدار را جشن می گیرد.
تمدّن مصنوعی ما هرچه پیچیده تر و سنگین تر می گردد ، نیاز به بازگشت و بازشناخت طبیعت را در انسان حیاتی تر می کند و بدین گونه است که نوروز،برخلاف بعضی سنّت ها که پیر می شوند ؛ رو به توانایی می رود و در هر حال ، آینده ایی جوان تر و درخشان تر دارد.
« برگرفته از کتاب کویر ؛ دکتر علی شریعتی »
پس پست :
19: 18 : 9
*
عید تان مبارکــــــــــــــــــــــ---> سلام سال 87 !!!
* ایشالله سال خوبی در پیش رو داشته باشید ...

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در پنج شنبه 87/1/1ساعت 12:19 صبح توسط صادق
    نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دوباره، چارانه!
    خاطرات نامبهم
    همین امشب فقط!
    تعادل
    درّه
    [عناوین آرشیوشده]