سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آفتاب شب

شاید نام « دکتر محمد رضا سنگری » رو توی کتاب های درسی ادبیات دیده باشید.
ایشون دکترای ادبیات دارن و متولد شهر دزفول هستن یعنی منظورم اینه که این شخصیت شاخص و شخیص!
از هم دیاری های بنده هستن .... ایشون از محققان عاشورایی مطرح کشور به حساب میان که در این ایّام به دیار خودش میاد به مردم شهرش خدمت می کنه ! همین چند روز پیش بود که حضوری از بیاناتشون بهره بردیم و ...
یه متن چند خطی از یکی از کتاب های ایشون گزینش کردم....
با لحنی ادبی و سرشار شور و احساس و عاطفه و جان بخشی !  
:
یا اباالفضل ! شرم باد فرات را که عطش تو دید و هنوز پای رفتن داشت. چگونه در دامنت نیاویخت و با تو تا کنار خیمه ها همسفر نشد ؟
همه ی آب ها عرق شرمی بر پیشانی زمین اند ؛ شرمسار کف آبی که تو ریختی و یاد عطش کودکان و کام تفتیده ی برادر ، از نوشیدن بازت داشت .
موج بلندی که در وجودت برخاست ، موج تمنّا را فرو شکست و امواج آب
وسوسه گر را به بازی گرفت . تو آن لحظه با خویش گفتی : ای نفس ! آیا بی حسین ( ع ) آب می نوشی ؟



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در پنج شنبه 86/10/27ساعت 11:56 عصر توسط صادق
    نظرات دیگران()

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    دوباره، چارانه!
    خاطرات نامبهم
    همین امشب فقط!
    تعادل
    درّه
    [عناوین آرشیوشده]