سلام
ممنون كه سر زدي .
بايد بگم که انتقادات نشون مي ده که شعر رو با دقت خوندي .در مورد انتقاد دوم بايد بگم حق با توست چون در اصل شعرم هم همينه: دور خوشبختي ام را خطّي دايره اي مي کشد که در جلسه ي دوشنبه هم به همين شکل خوندم و اشتباه در نوشتن بوده که اصلاح خواهم کرد. بازم ممنون از دقت وکمکت.اگه يادت باشه در چند جلسه پيش من يك رباعي خوندم و شكا انتقاد كردي. راستش من عادت ندارم در مقابل انتقاد از شعرم دفاع كنم ولي در اين مورد اين كارو كردم. يه سر به وبلاگ انجمن بزن و به دفاعم پاسخ بده . رباعي روي ولاگ انجمنه.
و حالا در مورد شعر خودت:
در مصراع دوم: بر صفحه ي دل، نگاهِ تو قاب نشد
يه سكته ي وزني احساس مي شه كه خوندن اين مصراع رو با مصراع قبلي متفاوت كرده.
هر بار به کوچه ي غمت سر زده اماز اشک ، نگاهِ ديده شاداب نشد
به نظر من دو مصراع بالا كه يك بيت رو تشكيل ميدن هارمونيك نيستند.
و همون طور كه در انجمن هم گفتم بين اشك و شاداب نشدن ديده هيچ تناسبي نمي بينم.
به نظرم بيت زير هم نقطه ي قوت شعرته:
اين عاشق ِ مُلحِد که غزل خوانِ تو استدلبسته به آن منبر و محراب نشد
در كل به عنوان اولين غزل ستودنيه.
ببخشيد زياد صحبت كردم.
به اميد ديدار