• وبلاگ : آفتاب شب
  • يادداشت : اوّلين غزل
  • نظرات : 0 خصوصي ، 14 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    ممنون كه سر زدي .

    بايد بگم که انتقادات نشون مي ده که شعر رو با دقت خوندي .
    در مورد انتقاد دوم بايد بگم حق با توست چون در اصل شعرم هم همينه:
    دور خوشبختي ام را خطّي دايره اي مي کشد که در جلسه ي دوشنبه هم به همين شکل خوندم و اشتباه در نوشتن بوده که اصلاح خواهم کرد.
    بازم ممنون از دقت وکمکت.
    اگه يادت باشه در چند جلسه پيش من يك رباعي خوندم و شكا انتقاد كردي. راستش من عادت ندارم در مقابل انتقاد از شعرم دفاع كنم ولي در اين مورد اين كارو كردم. يه سر به وبلاگ انجمن بزن و به دفاعم پاسخ بده . رباعي روي ولاگ انجمنه.

    و حالا در مورد شعر خودت:

    در مصراع دوم: بر صفحه ي دل، نگاهِ تو قاب نشد

    يه سكته ي وزني احساس مي شه كه خوندن اين مصراع رو با مصراع قبلي متفاوت كرده.

    هر بار به کوچه ي غمت سر زده ام
    از اشک ، نگاهِ ديده شاداب نشد

    به نظر من دو مصراع بالا كه يك بيت رو تشكيل ميدن هارمونيك نيستند.

    و همون طور كه در انجمن هم گفتم بين اشك و شاداب نشدن ديده هيچ تناسبي نمي بينم.

    به نظرم بيت زير هم نقطه ي قوت شعرته:

    اين عاشق ِ مُلحِد که غزل خوانِ تو است
    دلبسته به آن منبر و محراب نشد

    در كل به عنوان اولين غزل ستودنيه.

    ببخشيد زياد صحبت كردم.

    به اميد ديدار

    پاسخ

    سلام / بررسي خواهم کرد و ممنونم که اين همه التفات نمودي !