• وبلاگ : آفتاب شب
  • يادداشت : گذشته ي دورِ دورِ دور ...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 17 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ... 

    اين روزها هرچه سعي ميکنم گذشته از انگشتام چکه کنه نميتونم.

    دارم گذشته رو مينويسم اما يه جاهاييش مثل هاله اي مه گرفته مشخص نيست.

    اما وقتي چکه کرد اون لبخند جون ميگيره و زنده ميشه.

    مثل اينکه يک بار ديگه اون گذشته تکرار ميشه...

    با تموم احساساتش.