سلام.
بالاخره ما چشممون به رباعي شما روشن شد.
رباعي قشنگي شده و جز كاراي خوبته. يه چنتا پيشنهاد در موردش دارم:
اول از همه اينكه توي بيت دوم مي شه جاي اي عشق و هربار رو عوض كرد و به نظر من به بهتر شدن كار كمك كرد:
اي عشق!، تو با همين طناب کهنه
هربار به چاه غم فرستاديِ مان
توي بيت اول از اونجا كه وعده دادن رو آوردي اگه تو مصراع اول برعكس آبادي ويران بودن رو تصوير كني چفت و بست كار بهتر ميشه چون اون وقت عشق وعده داده كه سرزمين ويران تو رو آباد كنه، اون وقت تو بيت بعد اين كار رو نكرده.
از قديم گفتن كه سالي كه نكوست از بهارش پيداست، پس بايد منتظر پست هايي پر از رباعي هايي به اين خوبي باشيم!
به قول خودت:
موفق تر باشي