• وبلاگ : آفتاب شب
  • يادداشت : خاك و خُل !
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + الهام 
    من اگه جاي تو بودم بي تفاوت رد ميشدم چون خيلي چيزاي قشنگتر هست در طبيعت كه هم واسه روحم هم واسه جسمم خوبه اما بعد نظر تو فهميدم ديدم نسبت به چيزي كه خدا خلق كرده محدوده به درخت وگل ودريا از اين حيث گفتم قابل ستايشه
    پاسخ

    بازم ممنونم!
    + الهام 
    هميشه خوبه كه انسان اينقد دقيق بشه به عناصر وچيزايي كه اطرافش وجود داره ديدي كه نسبت به اطراف داري قابل ستايشه داداش مهندس
    پاسخ

    يعني تا اين حد ؟! :دي

    ما كه هر چي نيگا كرديم خاك خل نديديم. خل كه البته نبود و خاك هم به تعبير من اين گونه نيست. اين يك زمين تشنه است كه لبهايش ترك خورده از بي آبي. نه خاك دارد نه خل.

    بعد از يه مدت طولاني سلام.

    پاسخ

    سلام / البته ما گفتيم خاك و خل ! نگفتيم كه خاك خل ....

    سلام

    شايد بخاطر اينه كه تشنگي رو تجربه كردي

    پاسخ

    سلام / شايد!
    من كه دوست دارم هر چي بطري آب دم دستم هست بريزم روي زمين تا ديگه زمينو اينجوري نبينم....كاش به جاي اينكه خرابش كني يه ذره آب مي ريختي روش...اون وقت ميديدي چه حالي داره....
    پاسخ

    به يك بار تجربه كردنش مي ارزه!
    [آيکون کسي که بسي در تامل است!]
    اون جمله ي فلسفي رو که يادت هست تو وبلاگ يکي از دوستان!!!!
    پاسخ

    من اصولن با فلاسفه نمي تونم تا كنم ! :دي
    + آنا 
    خو چرا خو؟!
    خو چيكار به خاك داري خو؟؟؟!!!
    پاسخ

    خو !
    + آنا 
    بازم من اول بودم :دي
    پاسخ

    نوش جونت ! :دي