وبلاگ باحالي داري!!!
بــــــــــــــه مــــــــــــــا هــــــــــــــــــــم ســـــــــــــــــــر بـــــــــــــــــــزن!!!!
ها...يه چيزي!
دوستم خودش اومد گفت كه ميدونه بر وزن همين لا حول و ... نيست!
(خو سر كار بوديم انگار ما!) گفت كه فقط از همون قاعده ي سه تا مصراع اول و دوم و چهارم ... پيروي مي كنه !
خودش فهميد كه بايد هر دو ويژگي رو داشته باشه!
ما دوتا رو اين وسط الكي درگير كرد !
به هر حال مرسي...
سلام.
حالا تو بازار به اين شلوغي فقط شغال رو كم داشتيم.
گاو و گوساله و بزغاله و خس و خاشاك و... كم بود شغال بدبختم وارد كردي؟!
از اونجايي كه شعر رگه هاي سياسي داره، نظر خاصي نمي تونم از بعد هنري بدم چون ممكنه با سياست قاطي بشه و اين وسط شعرت ضربه بخوره!
ببين دوستم ميگه اون قالب رباعي كه هميشه به ما گفتن،(لا حول و لا قوه ال بالله) هست ...حالا منظور تو از قالب چيه؟
همون فاعلاتُ فعل نميدونم چي چي؟
كامل بتوضيح بي زحمت!!!!!!!!!!!
سلام
بالهاي اين گربه شما ها هستيد
دو بيتي كه نوشتم مال يه شعر هستن و البته اتفاق افتاده ديگه
قشنگ بود ولي شاعر ميگه
گردر همه شهر يک سر نيشتر است
در پاي کسي رود که درويش تر است
موفق باشي
التماس دعا
مراسم گربه كُشيه ... شركت براي عموم در اين مراسم آزاده!
هر كي بيشتر گربه كشت، بهش بيشتر موش ميدن!
باور كن خيلي سعي كردم ولي نشد..!
خيلي سخت نوشتي خو!
اصن فك نمي كردم منظورت اين گربه باشه
كلا تو باغ نبودم