زيبا بود.به نوعي شايد بلوغ قلمت بود چون از نوشته هاي قبل پخته تر و دلفريب تر به نظر ميومد.
من پسنديدم قلمتون رو.ممنون ميشم از نظراتتون استفاده کنم.
obarak ba makhi ayom pata razom mari ghaziya kheli jediya pa khosh ghirat nava khabari dehi????
سلام
خوبين شما ؟
ببخشين دير اومدم
من گرفتار بودم اين چند وقت
بهر حال در اولين فرصت اومدم نگين بي معرفتم!
شب خوبي براتون آرزو مي کنم عزيز
عجب رسميه رسم زمونه
جديديا چي ميگن قديميا چي مي گن؟؟؟
هرچند من که نفهميدم چي ميخواستي بگي
اما به نظر ميرسه يه خبراييه
حالا بدون لفافه بگو جريان چيه؟؟؟
اي واي صادق آفتاب شب از دست رفت
ديگه کل هم فايده نداره با اساسي فکري به حالش کرد
منور ميفرماييم با مه جبينمان اين آفتاب شبتان را !
نيت فرموده بوديم سخن نرانيم تا بر وفق مرادمان شود مطالب و راه داشته باشد ک بزنيم در دهان نويسنده و خونينشان کنيم ! ديديم فعلا فعلا ها بايد خموش باشيم نفس تنگي گرفتيم ديگر گفتيم حداقل بياييم سلامي بدهيم ب رفيقمان!
عاشقانه نويسي هات زياد شدن ها :دي
بزنم کل رو ؟:دي