به مناسبت چهلمين روز درگذشت قيصر امين پور(باكمي تاخير)
قيصر ادب وطن سلامم را به خدا برسان
شعري براي جنگ
مي خواستم
شعري براي جنگ بگويم
ديدم نمي شود
ديگر قلم زبان خودم نيست
گفتم:
بايد زمين گذاشت قلم ها را
ديگر سلاح سرد سخن كار ساز نيست
بايد سلاح تيزتري برداشت
بايد براي جنگ
ازلوله ي تفنگ بخوانم
- باواژه ي فشنگ -
شعري براي شهر خودم _*دزفول*_
ديدم كه لفظ نا خوش موشك را
بايد به كار برد
اما
موشك
زيبايي كلام مرا مي كاست
گفتم بيت نافص شعرم
از خانه هاي شهر كه بهتر نيست
بگذار شعر من هم.............
حالا قشنگياش مونده تا بعد
موفق باشي
التماس دعا