وبلاگ :
آفتاب شب
يادداشت :
مُنتهات منم !
نظرات :
5
خصوصي ،
24
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
احسان
يادمه سال دوم دبستان ... مامانم اومده بود مدرسه ...
{يادش بخير ... معلم سال دومم بهترين معلم كل دوران تحصيلمه ... خانوم سخايي فر ... ايشالا هرجا هست سالم و تندرست باشه
}
هان! سال دوم مامانم اومده بود واسه جلسه اوليا مربيان! خانوم سخايي كلي تعريفمونو داده بود. خلاصه حسابي شرمندمون كرده بود! بعد اومده بود پيش مدير مدرسه آقاي صدوقي! ايشون هم ما رو مورد عنايت قرار داده بود ولي آخر صوبتاش گفته بود: احسان خيلي بچه خوبيه ... فقط يه كم مغروره!!!!
اين شعرو كه خوندم ياد خودم افتادم!
نميدونم ... شايد هنوزم بعضيا فكر كنن من خيلي مغرورم!
پاسخ
با اين توصيحاتي که دادي ديگه جاي گفتش باقي نمونده ... / واي يعني ميگي قراره با يه "مغرور" هم اتاق بشم ؟!! :دي